گزارش امروز با چندسؤال آغاز میشود و با سؤالات دیگری پایان خواهد یافت. آیا آموزشوپرورش براساس قانوناساسی رایگان و اجباری نیست؟! آیا هرکودک و نوجوانی حق استفاده از امکانات آموزشی را ندارد؟! کودکی را که در سنین یادگیری، در مدرسه نیست باید کجا جستوجو کرد؟!
پاسخها بدیهی است، اما آنچه در جامعه رخ میدهد، جز اینهاست. این سؤالها پس از شنیدن واژه ترکتحصیل از گوشه ذهن عبور میکنند؛ اصطلاحی که سالهاست بر سر زبان مسئولان آموزشوپرورش کشوری و استانی افتاده است و هرسال عددی را مقابلش میگذارند. اعدادی که میشنویم به ادعای خودشان اعداد واقعی نیستند، زیرا روش سنجش دقیقی وجود ندارد و بااینحال عدد واقعی بسیار غمانگیزتر است.
روزهای پایانی دیماه را سپری میکنیم. نیمه اول سال تحصیلی هم گذشته و آنها شهریورماه در فهرست ثبتنامیها نبودند؛ احتمالا هنوز هم نیستند. سراغ آموزشوپرورش رفتیم که از عدد این بازماندگان تحصیلی در مشهد و خراسانرضوی و بازگرداندهشدگان بدانیم، اما تأسفبار این بود که نهتنها به تلاش برای بازگرداندن نرسیدیم، بلکه به عبارت غریبی برخوردیم: «آمار ترکتحصیل محرمانه است.» یعنی این پرونده باید با همه ماجراهایش بسته بماند.
سایتهای خبری را که جست وجو کنید، آمار و اطلاعاتی از زبان وزیر آموزش وپرورش و مرکز آمار ایران خواهید دید که بیشترشان کپی هستند و در نهایت چیز زیادی دستگیرتان نمیشود. آخرین گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی مربوط به ترک تحصیلیها در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۱ است. این آمارها گویای اضافه شدن هرسال به این جدول است: «تعداد دانش آموزان ترک تحصیل کرده در سال تحصیلی ۱۳۹۴-۱۳۹۳ برابر با ۳۴۷هزارو ۲۰۳ نفر بوده که با کاهش ۲۲درصدی در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ به عدد ۲۷۰هزار و ۵۵۵ نفر رسیده است.
این کاهش ۲۲درصدی مربوط به دوره دوم متوسطه است که در همین بازه زمانی، از ۱۹۹هزار نفر به ۴۵هزار نفر کاهش یافته است؛ اما در سوی دیگر، آمار دانش آموزان ترک تحصیل کرده دوره ابتدایی و متوسطه اول در همین بازه زمانی روبه رشد بوده، به نحوی که در دوره ابتدایی شاخص مذکور از ۷۸هزار نفر به ۹۹هزار نفر و در دوره متوسطه اول از ۶۰هزار نفر به ۱۲۴هزار نفر افزایش یافته است. در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ نیز آمار ترک تحصیل کردهها با رشد ۳درصدی به ۲۷۹هزار و ۱۹ نفر رسیده است.»
گزارش مرکز پژوهشها یک نتیجه گیری کلی هم دارد و آن این است که حدود یک میلیون دانش آموز در مقاطع مختلف ترک تحصیل کرده اند: «مجموع افراد بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی ۱۳۹۵-۱۳۹۴ برابر ۸۶۲ هزار و ۷۷۷ نفر بوده که در سال تحصیلی۱۴۰۱-۱۴۰۰ با ۲۶ درصد رشـد به ۹۱۱ هزار و ۲۷۲ نفر افزایش یافته است.»
دادههای مرکز آمار ایران درباره سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ از ترک تحصیل ۹۲۹ هزار و ۷۹۸ نفری سخن میگوید که از تحصیل در مقاطع ابتدایی، متوسطه اول و دوم بازمانده اند. طبق اعلام آموزش وپرورش در این سال، ۱۶ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر در مدارس کشور مشغول تحصیل بوده اند.
باید سراغی از مسئولان این حوزه در اداره کل آموزش وپرورش استان بگیریم و ادامه سؤالات: «تعداد بازماندگان از تحصیل در سال تحصیلی جاری در استان چند نفر است؟»
اما پس از این دست و آن دست شدن میان مسئولان پاسخی که در نهایت میشنویم پر از ابهام است: «به شکل مدون عددی نداریم. آمار را باید وزارتخانه بدهد. آنچه روی سایت هاست، آمار پارسال است و هنوز آمار امسال اعلام نشده است.» سراغ مدیرکل را گرفتن هم نتیجهای ندارد و بهتر است مستقیم با وزارت آموزش وپرورش تماس بگیریم، اما پاسخ آنها آب سردی است روی سرمان. زهرا علی اکبری، کارشناس روابط عمومی این وزارتخانه، با وجود اینکه تأکید میکند: «آمار استانی را از مسئولان استان خودتان بپرسید»، خیلی صریح پاسخ میدهد: «آمار ترک تحصیل جزو آمار طبقه بندی شده است و ما نمیتوانیم آن را اعلام کنیم. هیچ گونه اظهارنظری هم نمیتوانیم بکنیم و اگر نکتهای باشد، خود آقای وزیر توضیح میدهد.»
این نکته را هم باید اضافه کنیم که در میان پنج استانی که براساس آمارها بیشترین میزان ترک تحصیل دانش آموزان را دارند، خراسان جایگاه سوم را دارد و ترتیب استانها این گونه است: سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، خراسان رضوی، خراسان شمالی و گلستان. البته بنا بر نقل قول دیگری مقام دوم را داریم.
علل متفاوتی برای ترک تحصیل اعلام میشود که البته مهم ترینشان معیشت و فقر است و ۷۰ درصد ترک تحصیل کنندگان از دهکهای درآمدی یک تا پنج هستند. همان دهکهایی که در آسیبهای دیگر هم رتبه دار ند.
همه این توضیحاتِ به نظر ناقص، کنار هم کامل هستند. نتیجه اینکه آمار ترک تحصیل در کشور ما هر سال در حال افزایش است، آن هم در هرسه مقطع ابتدایی و متوسطه دوره اول و دوم؛ هم در میان پسران و هم دختران. عدد و رقمهایی هم در اختیار مدیران و مسئولان هست، اما اعلام نمیکنند. در حقیقت اعلام میشود، ولی یکی دو سال بعد. وقتی آن کودکان چندسالی از درس فاصله گرفتند و بازگرداندن آنها به مدرسه تقریبا محال میشود، معنای محرمانه بودن یعنی چه؟ یعنی نباید از ترک تحصیل کردهها خبردار شویم؟ انگار که آب از آب تکان نخورده؟
یا، چون برنامهای برای پیشگیری و بازگرداندن نداریم، حالا که نمیتوانند درس بخوانند، بی صدا رهایشان کنیم؟ تا چشم بر هم بزنیم، امسال هم تمام میشود. آمار ندهید، اما کاش نگذارید نسل آینده بی سواد بماند. افزایش آمار آسیبهای اجتماعی یکی از تبعات ترک تحصیل کودکان است که مسئولان بارها و بارها به آن اشاره کردهاند.
با توجه به اهمیت این مسئله، در گزارشهای بعدی بیشتر به ماجرای بازماندگان از تحصیل، تفاوت آن با ترک تحصیل، علل وقوع این دو موضوع، اهمیت داشتن آمار برای مسئولان، و نیز مجموعههایی که پای کار هستند و تلاشهای آنان برای بازگشت به تحصیل دانشآموزان، خواهیم پرداخت.